گاهی از خودم بدم می آید

اصلأ چه معنی دارد

آدم در مورد دیگران نظر بدهد

دوستی میگفت:

هرکسی با هر شکل و قیافه

بنده خداست

قیافه اش دست خودش نبوده

دست خدا بوده

آن ها که از نظر من و تو زیبا اند

امتحانی است از طرف خدا برایشان

هوا گرمشده

در این هوا

عجب چایی میچسبد!

 چایی،

در این هوا،

در کنار تو،

یخ در بهشت است برای من

کاش می دانستم چیست؟

آنچه از چشم تو

تا عمق وجودم جاریست.

امروز حرفهایم آنقدر شیرین است

  که فکر میکنم ...

  در دهان من تو لب وا کرده ای !

.

.

.

خدا یا شکرت

.

.

.

باران که میبارد

دلم هوایی میشود

شقیقه هایم تیر میکشد

هوای نفست را کرده ام

چه دلگیر...

یک شب بارانی

بدون تو

در این اتاق تنگ و تاریک و خفه

میخواهم چشمانم را

روی هم بگذارم

و به خواب بروم

دلم جایی دنج میخواهد

تا بعد از یک دل سیر گریه

آرام به خواب بروم

دلم هوای حرم دارد

دلم هوای نمازی

بدون دغدغه را دارد

دلم هوای یک آغوش

یک نوازش

یک ....

آه که چقدر دلم بهانه گیر شده است به تازگی

چه سوت و کور است

شیشه تنهایی من

گاه گاهی صدای تیک تاک ساعتی

به یادم می آورد

ثانیه های در گذر بدون تو را

چه دروغگویند کسانی که میگویند

تنهایی هم عالمی دارد

حروف، کلمات، جملات

                 محاصره کرده اند ذهن کوچک و کم ظرفیتم را

نمیدانم احساساتم به ته کشیده 

       یا دیگر حروف خسته شده اند از این همه بازی عاشقانه

نه، خوب میدانم که پر از احساسم

               قلبم میگوید تو خوب میشناسیم،

خوب میدانی و میفهمی احساسات باران خورده آسمانیم را

ای کاش این را هم میدانستی که تویی ای باور عاشقانه ام

همه احساسم

همه ی، احساسم

                      حالا، اینجا

         در این سرایی که بعضی گرگند و

                            بعضی میمون هایی در تلاش تقلید از گرگان

       من آرامم

            من آرامم به بودنت

                              به داشتنت

حس و حال دلم قشنگ است

وقتی در میان این همه پلیدی میتوانم

سرم را بالا بگیرم و با فریادی برای همه

ناز کنم داشتنت را